مقالات و یادداشت ها

مقالات و یادداشتهای تخصصی کارشناسان و صاحب نظران صنعت هتلداری در این بخش از سایت قابل مشاهده و دانلود میباشد.


لازمه توسعه صنعت گردشگری، خروج از تنگنای ژئوپلیتیکی است

لازمه توسعه صنعت گردشگری، خروج از تنگنای ژئوپلیتیکی است

مهم‌ترین دستاورد توافق اخیر ایران با عربستان سعودی رونق و توسعه تبادلات گردشگری بین دو کشور و تسهیل سفر اتباع سایر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای سفر به ایران است. صرف نظر از اینکه مهم‌ترین برنده این توافق کشور چین بوده و این کشور برای تامین شریان انتقال انرژی از خلیج فارس به تامین و تثبیت امنیت دائمی منطقه نیاز مند است و به قورت مدام تلاش کند تا درگیری بین کشورهای منطقه از جمله ایران و سعودی  ایجاد نشود تا انتقال نفت و گاز به صنایع چین را با بحران مواجه نشود. برخلاف سیاست منطقه ای ایالات متحده و اسرائیل که منافع خود را در ایجاد و تداوم بحران در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس می دانند، این توافق می تواند اقدام مثبتی برای باز شدن تنگناهای موجود بالاخص در روابط خارجی ایران با کشورهای عرب و مسلمان منطقه و زمینه ساز کم رنگ شدن پیمان ابراهیم اسرائیل را فراهم نماید. شاید بتوان گفت بهترین روابط بین دو کشور ایران و سعودی در دوره دوم ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی و تمام دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی بود. سالیانه نزدیک به یک میلیون زائر ایرانی برای حج عمره و تمتع به عربستان سعودی سفر می کردند و تعداد قابل توجهی از اتباع سعودی بویژه شیعیان منطقه شرقیه این کشور بدون هیچ گونه محدودیتی  از سوی حاکمان عربستان به ایران سفر می کردند و درآمد بسیاری را نصیب صنعت گردشگری ایران در بخش زیارت و درمان می نمودند. حتی رسم شده بوده که شیعیان دمام، خُبر، قطیف برای عروس و دامادهایشان جهیزیه به عنوان تبرک از ایران می خریدند…  بیاد دارم در اجلاس وزرای جهانگردی سال ۲۰۰۲ که در شهر ریاض برگزار شد من به اتفاق هیاتی از سازمان ایرانگردی و جهانگردی مهمان ویژه این اجلاس در شهر ریاض بودیم. با جِت شخصی ما را از شهر جده به ریاض منتقل کردند و در آنجا به بهترین نحوه ممکن پذیرایی شدیم و برادر امیرعبدالله ما را به ضیافت شام به خانه شخصی اش دعوت کرد تا از مهماننوازی  ایرانی ها سپاسگزاری کند. چقدر خوشحال بود که از ایران به اتفاق خانواده در سال گذشته دیدار کرده بود. سال قبل که به اتفاق هیات ۷۰ نفره به تهران و  اصفهان سفر کرده بودند خیلی از سفر به ایران مشعوف شده و آنقدر خرید کرده بودند که یک فروند هواپیمای کارگو از ریاض برای انتقال بار آنان به اصفهان آمده بود…. دیماه ۱۳۹۴ فرا رسید. دولت روحانی و دکتر ظریف سخت در پی برداشتن تحریم ها و بن بست مذاکرات برای اجرای برجام بودند که در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد ایجاد و تشدید شده بود. فاجعه منا رخ داد و ۴۶۵ زائر ایرانی در سرزمین وحی به طرز غیر قابل باوری جان باختند. شیخ نمر روحانی شیعه سعودی اعدام شد و روابط دو کشور بیش از پیش رو به تاریکی گام نهاد در آن زمان آقای امیر عبدالهیان معاون عربی وزیر امور خارجه ایران بود… ۱۲ دیماه ۱۳۹۴ کنسولگری عربستان در مشهد به آتش کشیده شد و متعاقب آن سفارت ریاض در تهران توسط مزدوران اجاره ای که روسای آنان از اجرای برجام متضرر می شدند در آتش سوخت و به اشغال درآمد و این اقدام غیر انسانی و خلاف قانون و عرف بین الملل عده ای انسان غافل و ناآگاه و عده ای کاسب تحریم باعث ویرانی بسیاری از توانمندی های اقتصادی و سیاسی ایران شده و زمینه ساز قطع روابط با بسیاری از کشورها ی عربی با ایران شدند که به طور مستقیم منافع ملی مردم این سرزمین را هدف قرار داد که عواقب آن همچنان پابرجاست. ۷ سال از آن روزها گذشت و این اقدام جاهلانه زمینه ساز فقر و فلاکت مردم نجیب ایران شد و علاوه بر لطمات سیاسی و اقتصادی و بین المللی  باعث تضعیف و بن بست در توسعه تبادلات گردشگری نه تنها با عربستان بلکه با همه کشورهای عربی منطقه شد. بر اساس آمار سازمان جهانی گردشگری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس سالیانه بیش از ۱۸۰ میلیارد دلار برای سفر و گردشگری در سراسر جهان هزینه، بیشترین مدت زمان اقامت و بیشترین خرید را می کنند و ایران بیش از ۷ سال است که از این درآمد سرشار با توجه به مزیت همسایگی و قرابت فرهنگی محروم شده است… با توافق اخیر که با  میانجیگری کشوری غیر مسلمان(چین) برای ایجاد رابطه و برقراری صلح بین دو کشور مسلمان مدعی صورت گرفت امید می رود تا روابط بین دوکشور به حالت عادی برگشته و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران بتوانند از برکات این روابط بهره مند و زائران و گردشگران هر دو سرزمین بتوانند به صورت عادی به سیر و سفر و زیارت بپردازند… دولت مردان ایران بایستی بدانند که صرف امضای این توافق مسایل عمیق و کهنه بین دو کشور به این راحتی قابل حل و فصل نخواهد بود و وجود تحریم های خانمان سوز و عدم عضویت ایران در FATF , استمرار اعتراضات ایرانیان مهاجر و مقیم خارج از کشور، موضوع حقوق بشر، تقلای اسرائیل برای برهم زدن این گونه توافقات همچنان پابرجاست. بایستی بدانند که عربستان سعودی از سر استیصال و عدم حمایت ایالات متحده از این کشور و تهدیدات جدی ایران در طول ۵ ماهه اخیر به خاطر دخالت این کشور در مسائل داخلی ایران به حاکمان چین پناه برده تا دفع انتقام و تهدید ایران کند و گرنه حکام سعودی در طی یکصد سال اخیر هرگز وجود ایرانی قوی را در منطقه را بر نمی تابند.  با این توافق و همراهی ایران و عربستان، صادرات نفت و گاز به کشور چین تضمین شده و نفوذ ایالات متحده برای فشار به این کشور برای تامین سوخت های فسیلی به حداقل ممکن خواهد رسید و استراتژی ٫یک جاده یک راه٫ اژهای زرد گام بلندی در حاکمیت بلامنازع در اقیانوس هند، دریای عمان و خلیج فارس برداشته است. در عین حال فرصتی هم برای گشایش ژئوپلیتیکی ایران و اندکی نفس کشیدن برای مردم ستم کشیده ایران باز شده است. امید است که با رعایت همه ملاحظات ملی، منطقه ای و بین المللی و توجه اصولی به منافع ملی و تغییر گفتمان تهاجمی به گفتمان تعاملی، دست از لجبازی در عرصه داخلی و بین المللی برداریم و به چارچوب نظری زندگی در رفاه و امنیت و ثبات اقتصادی کشور بیندیشیم و با استفاده از فضای تعاملی ایجاد شده برای برقراری آشتی ملی و بین المللی گام های موثرتری برداریم … ✍️  علی رحیم پور - مدیرعامل گروه هتل‌های بین‌المللی رکسان

ایجاد شده: 21/اسفند/1401       آخرین ویرایش: 21/اسفند/1401
دیزین، طلایی که بر خاک می کشانیم

دیزین، طلایی که بر خاک می کشانیم

دیزین که متشکل از ۲۳ پیست متفاوت است از جمله پیست های قله، گوزنی، دره، نیم قله، چمن و دیگر مسیرها بشقابی و چکشی و همچنین برف بی نظر آن، یکی از پیست های منحصر به فرد اسکی خاورمیانه است که توان بالایی در ارائه سرویس به ورزش دوستان و توریستان داخلی و خارجی را دارد. رستوران های مختلف که در ناحیه های متفاوت در داخل پیست ساخته شده، بسیار این سایت ورزشی را زیبا و هیجان انگیز کرده. کلبه های متفاوت در مسیر های مختلف برای ارائه غذا و نوشابه بسیار زیبا و به جا طراحی شده اند و در انتها هتل دیزین، زمین بازی ، استخر و کلبه های چوبی بسیار زیبا که برای خدمات اقامتی محیطی ویژه اند، همه و همه سرمایه های ملی ما هستند که ذره ذره مقابل دیدگان دوستار گردشگری و ورزش از بین میروند!.  در مطلبی که چند وقت پیش ارائه کردم، مباحثی راجع به جاده چالوس طرح شد، در آن مطلب اشاره شد که در توسعه گردشگری به عنوان نیازی بر روند مدرنیته ای که از قبل انقلاب آغاز شده بود ، جاده چالوس به عنوان گذرگاهی برای عبور به سمت شمال انتخاب شد و در کنار آن برنامه ای برای تبدیل این جاده منحصر بفرد به مقصد گردشگری وجود داشت، طرح هایی چون: آب اسکی و هتل واریان، پیست های اسکی دیزین و خور، هتل دیزین و هتل گچسر به عنوان تفرج گاه هایی برای فصل سرد و گرم، شهودی بر این ادعاست.   پس از انقلاب بر عکس انتظار، آرام آرام نقش مقصدی جاده چالوس یا همان جاده ۵۹ کم رنگ و کم رنگ تر شد: تخریب آب اسکی، هتل واریان، پیست خور، مشکلات متعدد رستوران های جاده چالوس و ترس مادام از پلمپ و تخریب به دلایل مختلف و عدم ارائه راهکار پایدار برای مشکلاتی چون دفع فاضلاب، موازی کاری های بین سازمانی و یا طرح های مبنی بر انتقال آب جاده چالوس از تونل های آبی را میتوان نشان از سیاست کلی دولت مردان پس از انقلاب دانست.  در صورتی که انتظار می رفت با رشد لجام گسیخته مناطق شهری و کلانشهر شدن تهران و کرج و کمبود سرانه های اوقات فراغت دراستان های مذکور(مقصود استان البرز و تهران است) این گونه تفرج گاه ها مورد توجه ویژه جهت توسعه پایدار گردشگری قرار گیرند.  از طرفی دیگر برای همگان واضح و روشن است که آسیب های محیط زیستی اطراف این دو کلانشهر، زمین خواری ها، از بین رفتن زمین های کشاورزی و باغات، از بین رفتن چشم انداز ها، تشکیل فضاهای ناهمگون پیراشهری و غیره، همگی حاصل از نگاه های دوره ای و بخشی ،عدم نگاه آمایشی درست در مدیریت کلان در کشور است.  و شاید هیچ تصوری نیست که عدم تأمین اوقات فراغت چه مشکلاتی را در پی دارد: از هجوم به شهر های شمالی ایران و شهر های ترکیه گرفته تا مشکلات روحی برای شهروندانی که جز ترافیک و فشار زندگی و آلودگی چیزی برای گذران اوقات فراغت ندارند. همچنین به مخاطره افتادن تعداد زیادی روستا و بیش از هزاران شغل مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط با گردشگری این جاده مهم و سایت بی نظیر گردشگری. اما با وجود این نگاه، دیزین به عنوان یکی از پروژه های مقصد شدن جاده چالوس همچنان ماند، بقاء سخت دیزین حاصل تلاش بومیان روستای ولایت رود که میراث دار پیشه پدرانشان بودند و برف و اسکی را تنها نقطه اتکا نگه داشت خاک و آب خود می دانستند بود و شاید تقاضای ریشه دار مردم به ورزش اسکی. این سایت زیبای ورزشی- گردشگری نه تنها سالها توسعه و سرمایه گزاری درستی در آن انجام نشده، بلکه از آن امکان باقی مانده نیز درست حفاظت و مدیریت نشده است و امروز هتل اصلی مجموعه (که توسط بخش دولتی مدیریت میشود) ، با کمترین تغییر نسبت به قریب به نیم قرن گذشته، به دلیل عدم ارائه خدمت درست مورد شکوائیه مراجعین است.  نکته مورد تأسف این است که با وجود برف بسیار عالی بارش های اخیر از ابتدای فصل پیست با ظرفیتی محدود باز شد، یعنی تعدادی از بالابرها مهم ( برای مثال تلکابین قله ) از ابتدای فصل به علت عدم استاندارد سازی از سرویس دهی خارج شده بودند.و در چند روز اخیر با کمال ناباوری و اتفاقی منحصربفرد در تاریخ این پیست به علت عدم تأمین امنیت در تأسیسات بالابری در بهترین زمان بهره بردای با حکم دادستانی محترم پلمپ شد.  اما سوال اینجاست، امروز که ما به عنوان مدعی توسعه گردشگری و ورزش و متولی تأمین اوقات فراغت، نمایشگاه گردشگری برگزار میکنیم و در تهران و شهرستان ها هیاهویی به راه می اندازیم و میلیارد ها صرف تبلیغ جاذبه های استان ها میکنیم (بیلبورد هایی که در شهرهای مختلف جهت تبلیغ گردشگری استان ها نصب شد)، اما امکان مهمی را در نزدیکی پر جمعیت ترین بخش کشور لگد مال میکنیم؟ و تقصیر را از این سازمان بر گردن آن سازمان و از آن اداره به گردن اداره ای دیگر می اندازیم؟ آیا این تبلیغ و این عمل در تناقض باهم نیستند؟!  به نظر می رسد ما هیچ کاری مثبتی که برای این سایت انجام نمیدهیم که هیچ، تمامی اعمال ما در جهت تخریب آن است تا این امکان طلایی را که ما میراث دارش هستیم آنقدر به خاک بکشانیم تا نابودش کنیم، آنچه بر سر آب اسکی آمد. ✍️  علیرضا فرازنده - فعال هتلداری و گردشگری

ایجاد شده: 8/اسفند/1401       آخرین ویرایش: 8/اسفند/1401
دوم اسفند؛ روزی برای پاسداشت سفیران گردشگری

دوم اسفند؛ روزی برای پاسداشت سفیران گردشگری

آنچه که در آخر هر سفر باقی می‌ماند بیش از تجربه‌ها، خاطره‌هاست و هرچه قدر تاثیر خاطره‌ها بر روح و جان گردشگر بیشتر باشد، بازآفرینی آن دلنشین‌تر خواهد بود. اما؛ چه کسی یا چه کسانی می‌توانند در گردشگری نقش مستقیم در خاطره آفرینی گردشگران را رقم بزنند؟ واژه راهنمای گردشگری، تورلیدر یا تور گاید برای گردشگران و مسافران واژه دور از ذهنی نیست. فردی که می‌تواند علاوه برآرامش و مدیریت سفر یک خاطره کوچک را به خاطره‌ای بزرگ و فراموش نشدنی تبدیل کند. بدون تردید راهنمای سفر نقش کلیدی یک رابط را بین محیط (جامعه‌ی میزبان) و گردشگران و سایر ذینفعان ایفا می‌کند. هر چه راهنمای سفر در کارش موفق‌تر باشد، کوله‌باری که گردشگر با خود به ارمغان می‌برد نیز غنی‌تر بوده و رضایت وی از سفرش بیشتر خواهد بود و جوامع مرتبط نیز بیش ازپیش از آن منتفع می‌شوند. راهنمایان گردشگری می‌کوشند تا زیبائیهای فرهنگی، تاریخی و طبیعی میهن خود و سایر نقاط جهان را به نحوی شایسته معرفی کنند و نقشی متفاوت برای راهنمایان گردشگری رقم بزنند. ۲ اسفند برابر با ۲۱ فوریه به نام روز راهنما تعیین شده که به لحاظ اهمیت وجایگاه این شغل در تقویم جهانی ثبت شده است. چند سالی می‌شود که در کشور ما هم همگام با سایر کشورهای جهان روز راهنما گرامی داشته می‌شود. شاید فعالیت راهنمایان ایران به دلیل بعضا متغیرها، کم بود زیرساختها، شرایط اقتصادی و اجتماعی و انتظارات گردشگران دشوار و سخت‌تر باشد ولی با وجود برخی مشکلات راهنمایان فرهیخته توانمند و فعال گردشگری در ایران عاشقانه برای معرفی ایران عزیز درتلاش‌اند و نیز برای سربلندی و شکوه میهن می‌کوشند، اما؛ هنوز این شغل در ایران از طرف بسیاری از بخشهای دولتی وخصوصی ناشناخته مانده است. مغتنم است نیکو روز جهانی راهنمایان را به تمامی فعالان این عرصه تبریک گفته و با ابراز امتنان از تلاشهای ارزنده این عزیزان توفیق و شادمانی برایشان آرزومند باشیم. ✍️ محسن قادری - مدیر شرکت خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ژیوار سفر

ایجاد شده: 2/اسفند/1401       آخرین ویرایش: 2/اسفند/1401
منتظر بله روسها نمانیم!

منتظر بله روسها نمانیم!

معادلات گردشگری ایران و روسیه هیچ‌گاه به سرانجام مطلوب نرسیده است. سالهاست هرگاه روسیه با بحران و چالش در مقاصد گردشگری مواجه می‌شود پای سفر به ایران به میان می‌آید اما هم‌چنان در حد دیدارهای دور یک میز و خوش و بش‌های دیپلماتیک باقی می‌ماند. ایران در روسیه ناشناخته است و در معادلات گردشگری این کشور جایگاهی ندارد. بنابراین کوشش‌ها و رایزنی‌های دولتی برای جلب توجه روسها به نتیجه نخواهد رسید. شاید این مثال به درک واقعیت گردشگری ایران و روسیه کمک کند. انتخاب ترکیه توسط گردشگران ایرانی در کنار همسایگی و ارزان بودن، ناشی از شناخت وسیع گردشگران ایرانی از جاذبه‌های این کشور است و به رایزنی‌های حاکمیتی  مربوط نیست. وقتی مقصدی در میان مردم یک کشور به درستی معرفی شود، جریان سفر شکل می‌گیرد و بخش خصوصی فعال می‌شود. ایران در روسیه مقصد نیست و گردشگران و بخش خصوصی این کشور با داشته‌های ایران در زمینه‌های مختلف آشنا نیستند. با وجود گذشت بیش از  یکسال از طرح موضوع لغو روادید میان دو کشور هنوز از احتمال تحقق این خواسته سخن گفته می‌شود. این در حالی است که بارها راجع به این موضوع شاهد برپایی نشست‌های مختلف مقامات دو کشور بوده‌ایم.  این تعلل و بی‌میلی روسها واقعیتی است که هنوز مسولان مرتبط گردشگری و دیپلماسی کشورمان بدان پی نبرده‌اند. از آغاز حمله نظامی روسیه به اکراین، موجی از زنان باردار روس به قصد اخذ تابعیت آرژانتینی برای فرزندانشان به بوئنوس آیرس سفر کرده‌اند. این انتخاب و جریان ایجاد شده برای سفر به آرژانتین ماحصل شناخت گردشگران روس از این کشور آمریکای لاتین است و با نشست‌ها و دیدارهای دیپماتیک حاصل نشده است. به جای معطل ماندن برای لغو روداید  و چشم دوختن به دهان دیپلمات‌های روسی و بله گفتن آنها، با تقویت بخش خصوصی شرایط مطلوب بازاریابی و تبلیغات را در این کشور فراهم کنیم و به جای دلخوش کردن به دیدارها، به لایه‌های اجتماعی و مردمی روسیه ورود کنیم. ✍️  عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری

ایجاد شده: 27/بهمن/1401       آخرین ویرایش: 27/بهمن/1401
ملاحظاتی در باب نمایشگاه گردشگری تهران

ملاحظاتی در باب نمایشگاه گردشگری تهران

نمایشگاه‌های گردشگری در تمام دنیا –خصوصا در کشورهای پیشرفته و تراز اول این صنعت- از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. نمایشگاه‌ها فرصت‌هایی هستند برای معرفی جاذبه‌ها، امکانات و ظرفیت‌های صنعت. با این حال نتایج برگزاری این رویداد زمانی مطلوب خواهد بود که ملاحظات تخصصی و حرفه‌ای در آن‌ لحاظ شود؛ چنان که در نمایشگاه‌های مشهور گردشگری دنیا مانند آی تی بی برلین، فیتور اسپانیا و... شاهد آن بوده و هستیم. کشور عزیز ما ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای برخوردار از جاذبه‌های گردشگری، ضرورتا باید از فرصتی مانند نمایشگاه گردشگری برخوردار باشد. با این حال، این‌که این نمایشگاه چگونه و با چه ساز و کاری برگزار شود تا بتواند بیشترین نتایج را برای صنعت گردشگری کشور حاصل کند، بسیار اهمیت دارد. بی‌تعارف که باشیم باید بگوییم که اگرچه هر ساله نمایشگاه گردشگری برگزار می‌شود اما نتایج موردانتظار از آن به دست نمی‌آید. این عدم توفیق در نتیجه‌گیری از نمایشگاه‌های گردشگری، دلایلی دارد که عمدتا از دو دلیل اصلی ناشی می‌شوند. اول این‌که نمایشگاه‌های تخصصی باید از نمایشگاه‌های عمومی تفکیک شوند؛ چرا که جامعه هدف هر کدام با دیگری متفاوت است. در نمايشگاه‌هاى تخصصى بر خلاف نمايشگاه‌هاى عمومى تعداد عرضه‌کنندگان محصولات –و در اینجا محصولات خدماتی صنعت گردشگری- کمتر و دامنه حضور بازدیدکنندگان هم کمتر است. چرا که تنها افراد ذی‌ربط صنعت در آن حضور پیدا می‌کنند. مثال‌های آن هم روشن و متعددند و نمایشگاه مربوط به تجهیزات هتلی هم از آن جمله‌اند. در چنین نمایشگاهی صرفا هتلداران و فعالان صنعت هتلداری حضور می‌یابند و محصولات خود را عرضه می‌کنند. در حالی که در نمایشگاه عمومی گردشگری، عموم مردم به عنوان مخاطب در نظر گرفته می‌شوند و نه فقط متخصصین و افراد فعال در صنعت. بی‎شک هر دو شکل نمایشگاه‌ها –هم تخصصی و هم عمومی- کارکرد خاص خود را دارند. صنعت گردشگری هم به سبب گستردگی‌اش و این‌که با طیف‌های مختلف جامعه سر و کار دارد، نیازمند نمایشگاه‌های عمومی هم هست؛ منتهای مراتب از دیدگاه کارشناسی و از نظر کسانی که به طور تخصصی در این صنعت کار می‌کنند و ذی‌نفع هستند، باید میان نمایشگاه‌های عمومی و نمایشگاه‌های تخصصی تفکیک قائل بود. در ایران به عنوان کشوری که گردشگری در سند چشم‌انداز و برنامه توسعه آن نقش مهمی دارد و قرار است در آینده یکی از منابع اصلی درآمدی کشور باشد، باید نگاه‌ها به این صنعت تغییر کند. یکی از جلوه‌گاه‌های این تغییر دیدگاه می‌تواند همین نمایشگاه‌ها باشد. متاسفانه نمایشگاه گردشگری تهران هر ساله با هزینه‌ای هنگفت برگزار می‌شود اما نه تنها نتایجی متناسب با این هزینه نمی‌گیرد بلکه عملا از بین رفتن بخش زیادی از این منابع  را شاهد هستیم. به عنوان مثال گفته شده نمایشگاه امسال با هزینه‌ای هنگفت برگزار شده است؛ این هزینه آیا از دیدگاه بهره‌وری مقرون به صرفه است؟ به جای مصرف این منابع برای نمایشگاهی که خروجی چندانی ندارد، آیا نمی‌شد با کار کارشناسی درست و دقیق راه‌های دیگری را آزمود تا شاهد نتیجه‌بخش شدن هزینه انجام‌شده باشیم؟ در حالی که بخش خصوصی سال‌هاست جای خالی تبلیغات بین‌المللی برای صنعت گردشگری کشور را از رسانه‌های مختلف فریاد می‌زند و بر لزوم توجه دولت به این مساله تاکید دارد، دولت به جای توجه به این تاکیدهای مهم و حیاتی، همچنان راه و روش سابق خود را دنبال می‌کند تا صرفا گفته شود نمایشگاهی هم برگزار شده و بودجه‌ای هم هزینه شده است! گردشگری به عنوان یکی از ارزآورترین صنایع کشور که بالقوه می‌تواند بخش زیادی از مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، نیازمند توجه بیشتر و نگاه تخصصی‌تر دولت است؛ آنچه امروز می‌بینیم با آنچه نیاز صنعت گردشگری ایران است، فرسنگ‌ها فاصله دارد. امروز بسیاری از دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی، هتل‌ها و سایر تاسیسات گردشگری به خاطر بدهی‌هایی بالنسبه ناچیز در شرف تعطیلی‌اند؛ بسیاری از تاسیسات به خاطر مبالغی در حد 100 میلیون تومان قادر به ادامه فعالیت نیستند؛ در چنین وضعیتی آیا سرپا نگه داشتن این تاسیسات بر برگزاری نمایشگاهی بی‌ثمر ارجحیت ندارد؟ تبلیغات، لازمه صنعت گردشگری در همه‌جای دنیاست و تجربه کشورهای پیشرفته در این صنعت گواه این امر است؛ اما در ایران هرگز دولت خود را موظف به جبران خلاء تبلیغاتی برای جاذبه‌ها و توانمندی‌های گردشگری کشور در سطح دنیا ندیده است. نمایشگاه گردشگری تهران همواره با حضور بخش خصوصی برگزار شده؛ اما حضوری که بیشتر بر پایه نوعی اجبار رقم خورده تا اختیار! گردشگری ایران با توانمندی‌هایی که دارد، بیش از پیش نیازمند کار تبلیغاتی است که در همه‌جای دنیا بر عهده دولت است، نه بخش خصوصی. برگزاری نمایشگاه‌های تخصصی به صورت کارشناسی‌شده و بر طبق استانداردهای جهانی، یکی از راه‌های توسعه گردشگری ایران است. همچنین ایران با جاذبه‌هایی که دارد، می‌تواند محل مراجعه بازرگانان و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی برای سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری باشد. نمایشگاه تهران در نهایت آیا توانسته به جذب سرمایه در این بخش کمک کند؟ اگر نتوانسته چرا برگزار می‌شود؟ نکته دیگر این‌که نمایشگاه با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی منطقه‌ای که در آن برگزار می‌شود، باید در بهترین موقع برگزار شود. چرا که هدف نمایشگاه جذب بازدیدکنندگانی است که به عنوان مخاطب تعریف شده‌اند. مخاطب تخصصی برای نمایشگاه تخصصی و مخاطب عمومی برای نمایشگاه عمومی. نمایشگاه بین‌المللی تهران از بی‌توجهی به این مباحث تخصصی لطمه خورده است؛ چراکه اولا در فصل زمستان -که نامناسب‌ترین فصل برای برگزاری نمایشگاه عمومی است- برگزار می‌‎شود؛ و ثانیا همزمان می‌خواهد هم تخصصی باشد و هم عمومی؛ یعنی می‌خواهد هر دو هدف را همزمان حاصل کند که تجربه نشان داده است چنین چیزی میسر نیست و در نتیجه نمایشگاه از رسیدن به نتایج مطلوب در هر دو زمینه باز می‌ماند. ✍️ جمشید حمزه‌زاده - رئیس جامعه حرفه‌ای هتلداران ایران

ایجاد شده: 24/بهمن/1401       آخرین ویرایش: 24/بهمن/1401
کارت سفر؛ محرک سوخته

کارت سفر؛ محرک سوخته

تجربه ناموفق سفر کارت دوباره در حال تکرار است. راهی که دولت‌های مختلف همواره با هیاهوی بسیار و برای رونق سفرهای داخلی، به سراغ آن رفته‌اند. در شرایطی که گرانی سفرهای داخلی به اوج خود رسیده و امکان سفر را از طیف وسیعی از مردم سلب کرده، مدیران وزارت گردشگری به سراغ طرح ایران سفر و اهدای تسهیلات ۳۰ میلیونی به هر خانوار ایرانی رفته‌اند. طرحی که هنوز ابعاد و جزییات آن اعلام نشده و قرار است بهمن ماه در نمایشگاه گردشگری تهران رونمایی شود.  بررسی پرونده کارت‌های سفر در دوره‌های گذشته، بیانگر موثر نبودن این شیوه برای جریان‌سازی عمومی سفر در جامعه است. سفرکارت حتی در دورانی که تورم به این حد کمر‌شکن نبود و با قیمت‌های مناسب امکان سفر وجود داشت، چاره‌ی کار نبود و بعد از مدت کوتاهی از چرخه گردشگری و مانور‌های رسانه‌ای مدیران کنار گذاشته شد. حالا در روزهایی که سفر در حال حذف شدن از ساختار زندگی اقشار آسیب‌پذیر جامعه است و بسیار گران شده، نباید انتظار داشت طرح ایران سفر و پرداخت تسهیلات ۳۰ میلیونی، مورد اقبال مردم قرار گیرد. همان گونه که چاره‌ی کاهش قیمت خودرو عرضه در بورس کالا نیست و نقشی در کاهش قیمت خودرو و بهره‌مندی مردم نداشته است، ایران سفر نیز راهکار ارزان شدن سفر و ایرانگردی نخواهد بود. به جای اتخاذ چنین تصمیماتی که در گذشته هم تجربه شده و ناکام مانده است باید به بررسی دقیق و میدانی دلایل گرانی سفر پرداخت و واکاوی کرد که چرا با وجود اختلاف ارزی، با کمترین هزینه ممکن بین ۲ تا ۴ میلیون تومان، می‌توان به وان ترکیه سفر کرد و سه روز و چهار شب به همراه بیمه، لیدر و آپشن ها‌ی متنوع، در هتل های این شهر اقامت داشت اما با این رقم نمی توان خدمات مشابه در شهرهای گردشگر‌پذیر ایران دریافت کرد.  در شرایطی که هر روز شاهد افزایش قیمت حمل و نقل، اقامت و پذیرایی هستیم نباید انتظار داشت سفرهای اقساطی بتواند خانواده‌های گرفتار در امور روزانه را به سفر راغب کند. کار دولت ایجاد بسترهای لازم برای تحقق سفرهای ارزان در بخش‌هایی نظیر حمل و نقل و حمایت از بخش خصوصی برای ایجاد جذابیت‌های سفر است و نه صدور کارت و پرداخت تسهیلاتی که هدفمند و کارساز نیست. ✍️  عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری

ایجاد شده: 6/بهمن/1401       آخرین ویرایش: 6/بهمن/1401
دست پرتبریز و ناکامی گردشگری

دست پرتبریز و ناکامی گردشگری

تلاش برای رونق گردشگری، در روزهای بحرانی این صنعت، از آذربایجان شرقی شروع شد. مدیران این استان و بخش خصوصی گردشگری با آغاز سال نو میلادی تصمیم گرفتند با دعوت از فعالان گردشگری کشور، نقاط ضعف و قوت خود را بررسی کنند. آشنا سازی با داشته ها و جاذبه های شهر تبریز، برنامه ریزی مدیران این استان برای دست یابی به رونق سفرگردشگران به دیارشان بود. معاون گردشگری کشور هم به این تور پیوست و در کنار استاندار آذربایجان شرقی، پای صحبت های فعالان گردشگری نشست. انچه محور سخنان اهالی گردشگری ایران برای احیای گردشگری تبریز و آذربایجان شرقی را تشکیل می داد، معرفی نشدن ظرفیت های گردشگری، ناشناخته بودن جاذبه ها و فراهم نبودن برخی زیرساخت ها بود. با وجود جاذبه های متعدد و متنوع که می توانند تبریز و آذربایجان شرقی را به مقصد سفرهای داخلی و خارجی تبدیل کنند، اما این سامان از ناشناخته بودن رنج می برد و نتوانسته داشته های تاریخی، فرهنگی، بومی و طبیعی خود را به گردشگران معرفی کند. در سالهایی که شهر کوچک مرزی وان و نزدیک به آذربایجان شرقی، کوشیده به هر بهانه ای خود را به مقصد سفر بسیاری از ایرانی ها تبدیل کند، شهری همچون تبریز که جاذبه هایش با این شهر ترکیه قابل مقایسه نیست، از اقتصاد گردشگری خود غافل بوده است. حتی معرفی تبریز به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال ۲۰۱۸ هم نتوانست رونق بخش شایسته گردشگری این سرزمین پر جاذبه باشد. آذربایجان شرقی برای همه ی علایق و سلایق جذاب و دیدنی خواهد بود اگر در زمینه تبلیغات و بازاریابی هدفمند و خلاقانه گام بردارد. هر چند در کنار این مقصد سازی باید به زیر ساخت های مرتبط با گردشگری نیز توجه ویژه شود. ارتقای فرهنگ گردشگرپذیری مولفه مهم دیگری است که باید در دستور کار قرار گیرد تا مردم نیز به اهمیت این صنعت برای استان شان پی ببرند. تلاش برای ارزان کردن سفر نیز از دیگر موارد مهمی است که نمی توان از آن غافل بود. در شرایطی که کشورهای همسایه و نزدیک این استان توانسته اند با هزینه های مناسب در جذب گردشگران ایرانی موفق باشند، مدیران و فعالان صنعت گردشگری آذربایجان شرقی نیز باید اقتصادی بودن سفرها را مورد توجه قرار دهند. همسایگی آذربایجان شرقی با جمهوری آذربایجان، ارمنستان، جمهوری خودمختار نخجوان و نزدیکی به ترکیه و عراق موقعیتی کم نظیر برای جذب گردشگران خارجی محسوب می شود. دیاری که با دارا بودن صدها اثر ارزشمند تاریخی، طبیعی ، فرهنگی و مردمانی مهمان نواز، می تواند قطب گردشگری داخلی و خارجی ایران درفصول مختلف سال باشد. ✍️  عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری

ایجاد شده: 21/دی/1401       آخرین ویرایش: 21/دی/1401
گردشگری طب ایرانی ظرفیت ناشناخته گردشگری و گردشگری سلامت ایران

گردشگری طب ایرانی ظرفیت ناشناخته گردشگری و گردشگری سلامت ایران

گردشگری یکی از صنایع پردرامد جهان محسوب میگردد وطبق براوردهای سازمان جهانی گردشگری ( قبل از بحران کرونا) سومین صنعت پیشرودر جهان از نظر گردش مالی بعد از صنعت نفت وگاز محسوب میشود. در اکثر کشورهای پیشرفته گردشگری امروزه رویکردتخصصی به خود گرفته وشامل بخشهای مختلفی میباشد (گردشگری سلامت ، گردشگری ورزشی. گردشگری مذهبی وآیینی گردشگری علمی، گردشگری دریایی ، گردشگری کشاورزی. گردشگری روستایی، گردشگری با علایق ویژه.گردشگری جنگل، بیابان وکویر...) در این میان طب ایرانی به جهت داشتن غنای علمی ،تاریخی وفرهنگی ورویکرد تخصصی به مباحث اقلیم شناسی ،بوم گردی ،حفظ سلامت وتندرستی افراد، سبک زندگی، سبک تغذیه وبسیاری دیگر ازموارد، میتواند در زمره یکی از غنی ترین محورهای گردشگری تخصصی قرارگیرد ودر جهت توسعه گردشگری تخصصی وهمچنین گردشگری سلامت وشاخه های تخصصی دیگر آن (گردشگری درمانی، گردشگری تندرستی وطبیعت درمانی) در ایران نقش ممتاز و بی بدیلی داشته باشد.  با استفاده از ظرفیت گردشگری طب ایرانی میتوان توصیه های سبک زندگی، نحوه مواجعه با اقلیم های مختلف (بیابان ، جنگل ، دریا، و...) وراهکارهای حفظ وارتقاء سلامتی وروشهای ساده وموثر درمانی را در غالب گردشگری طب ایرانی برای استفاده گردشگران فرهنگ سازی نمود یقیناطب ایرانی با توجه به ظرفیت های بالقوه و بالفعل ذاتی دارای پتانسیلهای گردشگری تخصصی می باشد. که میتوان به برخی از این موارد اشاره کرد: 1- جاذبه گردشگری: طب ایرانی با توجه به پیشینه تاریخی و اقبال گردشگران به جستجو برای یافتن ظرفیتهای تاریخی و پزشکی یکی از جاذبه های مورد علاقه گردشگران برای اطلاع از روشها و راهکارهای ارائه شده در حوزه طب ایرانی برای پیشگیری و درمان بیماری ها می باشد.  2- گردشگری پزشکی: با توجه به روشهای ساده و آسان درمان در حوزه طب ایرانی و همچنین هزینه مناسب برای درمان بسیاری از بیماریها و دسترسی آسان به این خدمات می تواند برای جذب گردشگران پزشکی توصیه گردد.  3-گردشگری طبیعت درمانی :  با توجه به آموزه های طب ایرانی در خصوص استفاده از ظرفیت طبیعت و گیاهان دارویی در پیشگیری و درمان بیماریها و وجود چشمه های آبهای معدنی و آبهای گرم، نمک درمانی و ... و انطباق آن با توصیه های طب ایرانی توسعه گردشگری طب ایرانی با رویکرد استفاده از این ظرفیت می تواند یکی از راههای موثر در توسعه و ترویج درمان به روش طب ایرانی و طبیعت درمانی منظور گردد. 4- گردشگری تندرستی: یا توجه به رویکرد و غنای آموزه های طب ایرانی در خصوص سفر به مناطق مختلف و در جهت ارتقای تندرستی و ایجاد نشاط و شادابی و همچنین ارتقای سبک زندگی 5- گردشگری خوراک: یکی از مهمترین ظرفیتهای گردشگری طب ایرانی توجه واهتمام ویژه به خوراک واصلاح تغذیه گردشگرای برای حفظ وارتقاء سلامتی وهمچنین پیشگیری از برخی بیماریها با استفاده از آموزهای طب ایرانی  6_ گردشگری فرهنگی  بادر نظر گرفتن اشتراکات فرهنگی ، در حوزه سبک زندگی با تکیه براصول تغذیه، خوراک، ذائقه ،اداب ورسوم مشترک میتوان درغالب توسعه همکاری های گردشگری به ارتقاء سلامت گردشگران در هنگام سفر کمک شایانی نمود. 7_ گردشگری کشاورزی از آنجا که از ارکان مهم پیشگیری ودرمان در حوزه طب ایرانی مبتنی بر استفاده از ظرفیت گیاهان دارویی وفراورده های طبیعی میباشد وبا درنظر گرفتن جایگاه ویژه وغنای ایران عزیز وتنوع کم نظیر اقلیم ایران در حوزه گیاهان دارویی میتوان امیدوار بود که با ترویج وتوسعه گردشگری طب ایرانی به رشدو گسترش گردشگری کشاورزی کمک شایانی نمود. ✍️ محمدپناهی - دبیر کمیته مشترک گردشگری دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت

ایجاد شده: 20/دی/1401       آخرین ویرایش: 20/دی/1401
ماجرا جدی تر از تبلیغ است آقای شالبافیان!

ماجرا جدی تر از تبلیغ است آقای شالبافیان!

معاون گردشگری کشور از پیشنهاد اعتباری برای مقابله با ایران‌هراسی در لایحه بودجه ۱۴۰۲ خبر داده و گفته است تاکنون هیچ مجوزی داده نشده که تا آخر سال پول و یا اعتبار اضافی برای تبلیغ ایران اختصاص داده شود. این خبر از جنبه های مختلف قابل بررسی و تحلیل است. در حال حاضر در بخش گردشگری خارجی، مهمترین دستور کار دولت باید مقابله با ایران هراسی باشد. اعتراضات و اغتشاشات اخیر موجب لغو سفرهای خارجی به ایران شد‌. تلاش گسترده و کم سابقه سیاسی، رسانه ای و اجتماعی شکل گرفت تا توجه افکار عمومی دنیا به ناامنی ها در ایران جلب شود. در چنین فضایی که آشوب های داخلی و برخوردهای امنیتی در ایران محور روایت برای جهانیان است، نمی توان انتظار داشت که گردشگران خارجی کشورمان را به عنوان مقصد سفر انتخاب کنند. در شرایط کنونی، مقابله با ایران هراسی یک موضوع جنبی و فانتزی محسوب نمی‌شود و باید کار ویژه گردشگری خارجی ایران باشد. در سه ماه گذشته آنچه از ایران روایت شد، مبتنی بر آشوب های خیابانی و رویارویی پلیس با مردم و فضای امنیتی شدید بود. کنار زدن این تصویر ارایه شده نیازمند تلاش شبانه روزی دستگاه های مرتبط است و نباید به تنهایی از وزارت گردشگری انتظار داشت به این موضوع مهم و راهبردی ورود پیدا کند. تحقق این مهم همکاری مشترک و منسجم میان دستگاه هایی نظیر وزارت خارجه، وزارت گردشگری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را طلب می کند. دعوت از چهره های رسانه ای خارجی توسط وزارت ارشاد و وزارت خارجه، گام نخست و تاثیر گذاری است که تا پایان سال می بایست مورد توجه قرار گیرد. پخش این گزارش های خبری از حال و فضای ایران در تغییر نگاه گردشگران این کشورها تاثیر گذار خواهد بود. هم زمان فعالیت هدفمند رایزن های فرهنگی با رویکرد ترسیم حال و هوای کنونی ایران باید در دستور کار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار گیرد. با برگزاری چند نشست و دیدار و نمایشگاه، نمی توان توجه فراگیر گردشگران خارجی را به ایران واقعی جلب کرد. نگاهی به سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بیانگر پرداختن به فعالیت های سنتی و کلیشه ای است که ازکارایی لازم برای مقابله با ایران هراسی برخوردار نیستند. در هجمه ی گسترده رسانه ای، فرهنگی و سیاسی علیه ایران، تبلیغ به شیوه ی معمول و تقویمی، ره آوردی به دنبال نخواهد داشت. محتوای ارایه شده از ایران به سایر کشورها باید هوشمندانه و مبتنی بر ترسیم امنیت داخلی برای گردشگران باشد. ابتدا باید ذهنیت شکل گرفته از نا امنی را زدود و سپس به فکر معرفی جاذبه‌ها بود. در حال حاضر دعوت از گردشگر خارجی به ایران هم چون دعوت افغانستان از گردشگر ایرانی است که ذهنیت ناامنی این کشور برایش نهادینه شده است. با این رویکرد تمام ارکان حاکمیت موظف است به این عرصه ورود پیدا کند. بنابراین معاونت گردشگری نباید برای تبلیغ ایران درخواست بودجه کند بلکه باید در حساسیتی فرابخشی، برای رفع سیمای ناامنی از ایران، همه ی ارکان نظام را وارد ماجرا کند. باید میان تبلیغ و بازاریابی در شرایط عادی و جنگ ترکیبی گسترده علیه ایران تفاوت قائل شد. شدت ابعاد ایران هراسی به راحتی قابل لمس است. حتی مخاطب داخلی که در سه ماه گذشته تنها بینده و شنونده رسانه های فارسی زبان و معاند آن‌سوی مرز بوده، هر شب تصور می کرده که گویی ساختار حکومت در ایران صبح روز بعد تغییر کرده است. اقتصاد گردشگری ایران آسیب جدی دیده و درآمد ارزی از ورود گردشگران خارجی با بحران مواجه شده است. گردشگرانی که می توانند رسانه ای تاثیر گذار و جریان ساز برای معرفی ایران و امنیت موجود در آن باشند. سطح مقابله با ایران هراسی را نباید به معرفی و تبلیغ تنزل داد و باید روسای قوا را با جدیت نسبت به این مهم حساس کرد و تمام قد پای کار آورد. ✍️  عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری

ایجاد شده: 12/دی/1401       آخرین ویرایش: 12/دی/1401
لزوم ورود بخش خصوصی به طرح قانون حمایت از سرمایه گذاری در صنعت گردشگری

لزوم ورود بخش خصوصی به طرح قانون حمایت از سرمایه گذاری در صنعت گردشگری

این مکتوب جوابیه ای است بر پیش نویس ((طرح قانون حمایت از توسعه و تشویق سرمایه گذاری در صنعت گردشگری)) و تمامی مطالب به صورت پیشنهاد است و ایراداتی است که شخصاً به نتیجه رسیده ام. قبلاً از اینکه به صورت پراکنده مطالب را به عرض می رسانم پوزش می خواهم. 1- ابتدا از اینکه جهت سرعت عمل این پیشنهاد به صورت طرح یک فوریتی در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت و به صورت لایحه نیست یک اقدام جسورانه و مثبت می باشد و امید است به بار نشیند امّا در توجیه طرح ابهاماتی وجود دارد. الف : آمار و اطلاعات طرح توجیهی بر اساس مندرجات برنامه سوم توسعه اقتصادی و فرهنگی و افق بیست ساله است و همانگونه که مطلع می باشید هم اکنون که در آغاز برنامه هفتم بوده و دو سال دیگر پایان پیش بینی های افق بیست ساله است به هیچ یک از اهداف خود نه تنها نرسیده ایم بلکه نزدیک نیز نشدیم. ب : قانون( توسعه صنعت ایرانگردی و جهانگردی) و ده ماده آن پا برجا است و لذا اگر قانون دیگری با هر عنوان طرح میشود نمی توان مواد مشترک با این قانون داشته باشد و خاصه اینکه با معنا و تعریف دیگری به طور مثال گردشگر و گردشگری به دو صورت و در دو قانون تعریف شود لذا باید ابتدا تکلیف قانون قبل را مشخص کرد. 2-  تعاریف : الف :گردشگری ، سیاحت ، سفر ، مسافرت ، همگی یک معنا دارند و همچنین گردشگر و سیاح و مسافر و لذا زمانی که گردشگری معنای قانونی دارد دیگر سفر معنائی ندارد. ب : تعریف گردشگری طبق قانون ((منظور از ایرانگردی و جهانگردی عبارت است از هر نوع مسافرت انفرادی و یا گروهی که بیش از 24 ساعت بوده و به منظور کسب و کار‌نباشد. )) این معنا شامل تمامی انواع گردشگری است چه خارجی و چه داخلی و چه ورودی و چه خروجی. ج : در اینجا پسندیده بود صنعت گردشگری تعریف شود و به یقین این صنعت نیازمند تولیداتی است که تولیدات نیز تعریف می شود و سپس به تعریف خدمات گردشگری و خدمات پس از فروش تولیدات پرداخته میشد در اینجا تعریف بسته های سفر که از فعالیت های معمول بند ب دفاتر خدمات مسافرتی است معنای حقوقی ندارد حال اگر هتلی اتاق خود را به صورت فول برد و یا با یک وعده غذا به گردشگر فردی بفروشددر کجای قانون قرار دارد. 3- یکی از نکات بسیار مثبت این طرح تعریف کنشگران گردشگری است و بسیاری از ابهامات بر طرف خواهد شد حال پسندیده است در همین طرح هم تاسیسات گردشگری و هم کنشگران گردشگری را به تفکیک نام برد و این موارد دقت شود. الف : تاسیسات گردشگری که قائم به مکان است شامل : هتل ، متل ، هتل آپارتمان ، مهمانپذیر و ............. می باشد که پس از اخذ مجوز شروع به فعالیت می کنند و تغییر کاربری آنها شرائط خاص دارد. ب : کنشگر به فرد حقیقی و یا حقوقی اتلاق می شود که بدون وابستگی به مکانی خاص پس از طی کردن آموزش های خاص و مرتبط از وزارت پروانه فعالیت دریافت کرده و بتواند به گردشگران خدمت رسانی کند. ب : در اینجا به این نکته مهم باید اشاره کرد که همانگونه که تاسیسات گردشگری نمی توانند تغییر کاربری دهند و مدیران آنها نیز نباید شغل دیگری داشته باشند پسندیده است کنشگران نیز ضمانت های اجرائی بدهند و شغل دیگری نیز نداشته باشند راهنماهای تور ( نه تنها باید دوره آموزشی خود را گذرانده و کارت دریافت کنند بلکه باید در سامانه جامع جانا نیز ثبت نام کرده و کارت اشتغال به کار دریافت کرده و ضمانت بانکی بسپارند که شغل دیگری نیز ندارند ) استارت آپ ها و کلیه افرادی که به صورت مجازی فعالیت می کنند نیز باید دوره آموزشی طی کرده و در سامانه ثبت نام و پروانه فعالیت دریافت کرده و ضمانت شغلی نیز بدهند و کلیه شرکت های مجازی و حقیقی نیز در دسته کنشگران هستند که به استثناء بهره برداران ، مدیران آنها نباید شغل دیگری داشته باشند. ج : ابهام در مورد دفاتر خدمات مسافرتی که از چند نهاد بند الف از وزارت راه و ترابری بند ب که از وزارت میراث و بند ج که از حج و زیارت پروانه می گیرند و همچنین تغییر کاربری ملک آنها تابع تاسیسات گردشگری نیست لذا به عنوان کنشگر باید محسوب شده و در جانا ثبت نام کنند و ضمانت کافی داده و پروانه دریافت کنند و مدیران فنی آنها نیز باید پروانه و کارت دریافت و به ضمانت دفاتر خود شغل دیگری نداشته باشند. د : موسسات آموزشی نیز شامل بند بالا هستند و کنشگر محسوب میشوند. 4- به صورت پراکنده و بر اساس مواد طرح پیشنهادات زیر ارائه میشود : ماده 5 )) پسندیده است به جای تعیین زمان سه ساله برای اجرای معافیت های مالیاتی عنوان شود (( در صورتیکه یک سال پس از زمانی که در طرح توجیهی ، فعالیت آغاز شود از این معافیت ها برخوردار خواهید شد.  ماده 6)) نظر به آنکه مالیات عملکرد و مالیات ارزش افزوده دو مسئله کاملاً متفاوت می باشد لذا پسندیده است عنوان شود ( از 50 % مالیات ابرازی عملکرد بدون توجه به ماده 46 مکرر مالیات مستقیم معاف می باشند ). ماده 9 )) اختلاف نظر و ابهام در این خصوص تسهیلات بانکی است که بانکها فقط در مورد تسهیلان هدایت شده و یا تبصره ای تاسیسات گردشگری را صنعتی محسوب می کنند و در سایر موارد این تاسیسات را خدماتی می شناسند که پسندیده است به طئر کلی در قانون ، بانکها این تاسیسات را صنعتی محسوب کنند حتی تسهیلاتی که از منابع داخلی پرداخت میشود. ماده 11 )) پسندیده است ذکر شود در مدت سه و یا شش ماه پس از تصویب این قانون باید دولت با مشرکت بخش خصوصی در هر حوزه این آئیننامه تدوین و به تصویب هیئت وزیران برسد تبصره 1 مربوط به این ماده نیز موضوعیت ندارد چون تشکل هنوز قانونی نشده و لذا تاسیسات و کنشگران را نمی توان مجبور به عضویت در تشکلی کرد که فقط نام آن در قانون آمده است. ماده 14 )) ابهام در این مورد اگر هتلی و یا مجموعه هتلی در کشور بر اساس بر اساس تبلیغات خود گردشگر خارجی گروهی و یا فردی را جذب کند آیا مجاز به دریافت ارز می باشد ؟! اگر جواب مثبت است از مالیات معاف است ؟!  ماده 15 )) این ماده با مواد آئیننامه ایجاد اصلاح تکمیل و ..... منافات دارد و پسندیده است در همین جا این آئیننامه را با اصلاحات بر آن به این قانون متصل کرد. ماده 17 )) پسندیده است جهت تعیین تعرفه های گردشگری به نسبت تعرفه های تجاری سنجیده شود و به طور مثال نصف تعرفه تجاری چون پائین ترین سطح تعرفه ها گاهی صفر است. ماده 18 )) کاملاً این جریمه تغییر کاربری غیر کارشناسی است ، هتلی که 40 سال قبل تاسیس شده و از تسهیلات دولتی نیز استفاده نکرده چرا باید جریمه آنهم با این مبلغ بالا بدهد ؟! ماده 20 )) پسندیده است هزینه بیل بوردهای شهرداری که در اختیار تاسیسات گردشگری قرار می گیرد به صورت فرهنگی محاسبه شود. ماده 31 )) زمانیکه در کشور امنیت برقرار است دیگر پلیس گردشگری معنائی ندارد ، گردشگر خارجی و ایرانی با مردم یک کشور هیچ تفاوتی ندارد که برای آنها یک پلیس جداگانه در نظر بگیریم و این اعترافی است وسیله دولت که کشور نا امن است به طور مثال یک گروه و یا یک گردشگر را باید یک پلیس ملبس به لباس فرم و با اسلحه مشایعت کند ؟!  ماده 34 )) واژه ایران هراسی زیبنده یک طرح قانونی نیست و اصولا اگر این گونه مطالب در قانون ذکر شود به این معنا است که خودمان اعتراف می کنیم که این مسائل صحت دارد. ماده 38 )) و اجازه ساخت اسکله های خصوصی  ✍️ علی معین زاده - فعال و کارشناس گردشگری و هتلداری

ایجاد شده: 8/دی/1401       آخرین ویرایش: 8/دی/1401
یک بام و دو هوا؛ از تبلیغ خیابانی تا تعطیلی اماکن گردشگری

یک بام و دو هوا؛ از تبلیغ خیابانی تا تعطیلی اماکن گردشگری

مجموعه گردشگری مهر و ماه جزِ اماکن عمومی بوده و نمی توان اماکن عمومی را به استناد ورود و یا سرویس دادن به افراد بی حجاب تعطیل کرد. دستگاه ناظر و یا دادستان می تواند به آن واحدی که به افراد بی حجاب سرویس می دهد بر اساس قانون تذکر، اخطار و درنهایت اقدام به تعطیلی آن واحد نماید ولی نمی تواند کل مجموعه را که به همه نوع مهمان و مسافر خدمات می دهد را یکجا پلمپ کند. مجتمع های رفاهی بین راهی همانند هتل و بیمارستان هستند. نمی توان به علت مثلا تخلفی در یکی از اتاق ها و یا کافی شاپ و یا تخلف پزشک و یا پرستاری کل هتل و یا بیمارستان را تعطیل کرد. این موضوع قابل پیگیری از طریق وزارت گردشگری و راه و شهرسازی است. متاسفانه کسب و کار در صنعت گردشگری گرفتار سلایق افرادی شده که هیچ اطلاعی از حال و روز و ظرافت های این صنعت ندارند. ادامه این وضعیت ودر این شرایط بحرانی، بیکار کردن هر شهروند ایرانی گناهی نابخشودنی است. رعایت و یا عدم رعایت حجاب مهمان و مسافر در اختیار مالک، بهره بردار و یا مدیر هتل ها و مجتمع های خدمات بین راهی و تورهای گردشگری نیست!  مدیر این مجموعه ها بر اساس قانون هیچ گونه اختیاری در برخورد با مسافران به خاطر بی حجابی ندارند و عملا فقط می توانند توصیه کند آن هم با نصب برگه تذکر در هنگام ورود به مجموعه. مدیران اماکن گردشگری که پلیس و یا گشت ارشاد و قویه قهریه در اختیار ندارند که جلوی افراد فاقد حجاب را بگیرند و یا با آنان برخورد کنند. لذا رعایت حجاب و یا عدم آن در اختیار سرمایه گذار و بهره بردار اماکن گردشگری نیست و اصولا چنین حقی را هم ندارند که در این شرایط با بانوان درگیر شوند و محل کار و کسب خود را ناامن کنند! مجتمع رفاهی مهر و ماه همانطور که گفته شد همانند هتل و بیمارستان و مجتمع ها و پاساژهای تجاری و اماکن عمومی محسوب می شود. نمی توان مجتمع تجاری میلاد نور، گلستان، اوپال، پلادیوم و … را به خاطر ورود بانوان بی حجاب تعطیل و پلمپ کرد.  احتمالا بایستی منبعد اتوبوس، قطار و هواپیما را هم متوقف و پلمپ کرد به دلیل اینکه در آن مسافری حجاب را رعایت نکرده است. رعایت حجاب و یا عدم تمکین مسافران به رعایت حجاب در ید و اختیار مدیران این مجموعه ها نیست مگر قانون را تغییر داد و پلیس بخشی از ضوابط اجرایی خود را به مدیران این اماکن تفویض نماید و آنوقت Bellboy و Doorman با باتوم و گاز اشک آور به جای Welcome Drink به استقبال مهمانان روند. عجب حکایتی شده توسعه گردشگری داخلی و همچنین آوردن ۲۰ میلیون گردشگر خارجی به ایران….!؟!؟ ✍️ علی رحیم‌پور - مدیرعامل گروه هتل‌های رکسان

ایجاد شده: 3/دی/1401       آخرین ویرایش: 3/دی/1401
این قافله نجیب

این قافله نجیب

✍️ علی معین زاده - فعال و کارشناس گردشگری و هتلداری آخ که چه قدر دلم سوخت اصلاً آتیش ! گرفتم !! از اظهار نظر معاون محترم وزارتخانه در خصوص رفتار نجیبانه هتلها شب یلدا نزدیک و زمان هندوانه خوردن است امّا این بدان معنا نیست که معاون عزیز ، هندوانه زیر بغل هتلها بگذارید !! نزدیک هفتاد سال قبل برادران امیدوار با دو تا موتور سیکلت سفر دور دنیا را آغاز کردند ! کار نداریم مارکوپولو در قرن هفتم قمری سفر خود به شرق و ایران را با اسب و الاغ و شتر آغاز کرد حالا وزارتخانه محبت می کنند و می خواهند اجازه دهند گردشگران با اتومبیل خودشان به ایران سفر کنند چه پیشنهاد جالب و باور نکردنی !! البته فکر کنم پیشنهاد سفر با موتور و دوچرخه را در جلسات آینده ارائه خواهند داد ! جناب آقای شالبافیان از تلاش و کوشش شما در مجلس به حقیقت سپاسگزاریم و نمی توانیم این حقیقت را کتمان کنیم امّا واقعیت امر ، حامل های انرژی نبود بلکه فقط یک حامل بود آن هم گاز ، سال 1400 به اندازه چندین سال تخفیفی که بابت صنعتی بودن آبونمان خود را ،کمتر پرداخت کرده بودیم ، مجبور شدیم به شرکت محترم گاز پرداخت کنیم و در انتها چون به مجلس محترم گفته بودیم : ما از طلا گشتن پشیمان گشته و ما را مس کنید ! با پی گیری های فراوان مورد قبول واقع شد و ما را به خدماتی و تجاری نزول دادند و حالا چشممان روشن شده به آبونمان برق  ،که این بار با همان رفتار نجیبانه باید بگوئیم : ما از مس بودن هم پشیمان شدیم ما را به خاکه ذغال تبدیل کنید !! امان از دست دولت فخیمه و وزارتخانه کریمه !! چند سال برنامه ریزی و کلی آموزش کارشناس و تدوین انواع و اقسام شیوه نامه ها و دستورات و بخشنامه که تاسیسات باید استاندارد شوند و خوب این نجبا ! منظور همان تاسیسات نجیب است با کلی هزینه و رعایت مفاد تطبیق استاندارد ، الزامی و یا غیر الزامی تا بالاخره استاندارد می شوند با امید به اینکه از نرخ گذاری آزاد شوند حالا یک نیم نگاهی به آخرین مصوبه و دستورالعمل نرخگذاری بیاندازید ! ماحصل آن اینکه هتل هائی که استاندارد شدند مدیر هتل می تواند تقاضای نرخ کند تا اینجا باریکلا داره ! و در ادامه با توجه به نرخ تورم که بانک مرکزی ارسال کرده تا حداکثر 30 درصد !! تا اینجا هم ، کمی سخت است امّا نجیبانه تحمل می کنیم ! قسمت آخرش خیلی سخت است ! باید تقاضای خود را بفرستند برای تشکل حرفه ای وابسته و در نهایت با تائید اداره کل !! قابل اجرا است ، ؟آخی ، حالا اگر مدیرکل استانی تائید نکرد و یا معاونت گردشگری امضاء نکرد تمام کارها یعنی کشک !! حتی حاضر نشدند به جای واژه تائید مرقوم بفرمایند : با اطلاع اداره کل قابل اجرا است !! جناب آقای ضرغامی قربان آن مصاحبه ها و سخنرانی های جنجالی حضرتعالی ،  حالا ، بالا غیرتاً بفرمائید : نجیبانه زیر میز چه کسی باید زد ؟!   

ایجاد شده: 23/آذر/1401       آخرین ویرایش: 23/آذر/1401
جایگاه تبلیغات 1 جایگاه تبلیغات 1


کمی منتظر بمانید...