در شیوههای سنتی بازاریابی، تاکید اصلی بر روی سود رساندن به کسبوکار مربوطه به واسطه تامین نیازها و رضایتمندی مشتری است.
اما بر مبنای مفهوم اکوتوریسم، در بازاریابی برای مقاصد اکوتوریستی در عین اینکه به نیاز بازار اکوتوریستها پاسخ داده میشود، برای رسیدن به اهداف مقصد اکوتوریسم نیز تلاش صورت میگیرد.
بر این اساس رویکرد بازاریابی اکوتوریسم با اصول توسعه پایدار در یک راستا قرار دارد.
در بازاریابی پایدار، گردشگری بخشی از یک سیستم زنده با روابط پیچیده داخلی میان اجزای اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی آن در نظر گرفته شده و سعی میشود روابط میان این اجزا تا حد امکان دیده و در حالت ایدهآل، متعادل شود.
بر این اساس فقط برای کسب رضایتمندی مشتری و سودآوری کسبوکار مربوطه هدفگذاری نمیکند بلکه به دنبال تضمین منافع همه طیف ذینفع در پروژه است و به این دلیل اثر خود را روی جامعه محلی و محیط زیست آن نیز مدنظر قرار میدهد.
شیوههای بازاریابی پایدار
مزایایی که مدل بازاریابی پایدار برای یک مقصد گردشگری میتواند داشته باشد عبارت است از:
اگر در یک طرح بازاریابی اکوتوریسم، از دستهبندی بازدیدکنندگان یا همان مشتریان بالقوه اکوتوریسم بهره گرفته و بهواسطه آن بازار هدف پروژه بهدرستی تعریف شود، بودجههای بازاریابی و تبلیغ میتواند به نحو موثری هزینه شود.
در بازاریابی مقاصد اکوتوریسم، میتوان از روشهای متداول در بازاریابی محصولات و خدمات برای اهداف بازاریابی پایدار بهره گرفت.
یکی از این شیوهها بهرهگیری از گواهینامه است.
نقشی که این شیوه در بازاریابی مقاصد اکوتوریسم میتواند بهعهده بگیرد، این است که به واسطه گواهینامههای اکوتوریسم، استانداردهایی تبیین میشود که از طریق آنها تشخیص آژانسهای مسافرتی شایسته از رقیبان بیکفایت آنها میسر خواهد شد.
یکی دیگر از این شیوهها که در بخش اکوتوریسم بهندرت تجربه شده است برندسازی است.
یکی از دلایل اینکه این ترفند کمتر در حوزه اکوتوریسم وارد شده این است که برندسازی در گردشگری اغلب برای بنگاههای گردشگری زنجیرهای و قابل بسط نظیر هتلهای زنجیرهای بهکار میرود.
از طرفی بهنظر میرسد برندسازی برای یک مقصد اکوتوریسم میتواند از نظر اقتصادی بسیار سودآور باشد؛ چراکه به واسطه آن میشود به مشتریان بالقوه و آینده اکوتوریسم مجموعهای از یک اسم و تصویر آشنا و یک بسته خدماتی که کیفیت آن تضمین شده را عرضه کرد.
به عبارت دیگر مشتریان بالقوه بازار اکوتوریسم با دیدن برند یک مقصد اکوتوریستی، میدانند که چه کیفیت خدماتی، چه تسهیلات و چه استانداردهایی را باید انتظار داشته باشند.
از طرفی به کمک آن مجموعه کسبوکارهای اکوتوریستی میتوانند با هم زیر یک پرچم متحد که تعریفکننده کیفیتشان است، قرار بگیرند.
از دیگر شیوههای بازاریابی که در حوزه اکوتوریسم توصیه میشود، بازاریابی تعاونی است.
در این شیوه، مجریان برنامههای اکوتوریستی که از سنخیت و منافع مشترک برخوردارند در مقیاس ملی و فراملی با یکدیگر در حوزه بازاریابی مشارکت میکنند و در کنار این مشارکت به شبکه وسیعتری از مشتریان بالقوه دسترسی مییابند.
نمونه موفق این تعاون، همکاری فرامرزی میان سه پارک بینالمللی در مرز کانادا و آمریکا است.
به نظر میرسد بازتعریف شیوههای گوناگون بازاریابی در چارچوب اکوتوریسم میتواند به پایداری هرچه بیشتر اینگونه از گردشگری کمک کند. یعنی هم در جذب هر چه بیشتر گردشگر موثر باشد و هم در عین حال مانع از بین رفتن جاذبههای طبیعی شود.
اگر در یک طرح بازاریابی اکوتوریسم از دستهبندی بازدیدکنندگان یا همان مشتریان بالقوه اکوتوریسم بهره گرفته و به واسطه آن بازار هدف پروژه به درستی تعریف شود، بودجههای بازاریابی و تبلیغ میتواند به نحو موثری خرج شود.
در بازاریابی مقاصد اکوتوریسم، میتوان از روشهای متداول در بازاریابی محصولات و خدمات برای اهداف بازاریابی پایدار بهره گرفت.
یکی از این شیوهها بهرهگیری از گواهینامه است.
نقشی که این شیوه در بازاریابی مقاصد اکوتوریسم میتواند به عهده بگیرد، این است که به واسطه گواهینامههای اکوتوریسم، استانداردهایی تبیین میشود که از طریق آنها تشخیص آژانسهای مسافرتی شایسته از رقیبان بیکفایت آنها میسر خواهد شد.